با یک جمعبندی مختصر سیر تحولات و تاثیر گذاری آنها بر تولید در طول تاریخ همواره ادامه داشته و جوامع به تبع شرایط روز ناچار به تغییر روش بوده اند .این تحولات در برخی موارد بدلیل عدم فراهم آوردن زیرساختهای لازم جهت آماده سازی بستر مناسب مشاغل جدید ، فعالین عرصه تولید را با سردرگمی و بیکاری مقطعی مواجه نموده حال آنکه با برنامه ریزی صحیح و آگاهی از تبعات ناشی از تغییرات میتوان با روشنگری افق بازار کار ، بدون هرگونه وقفه نیروهای شاغل را جهت احراز حرفه و شغل جدید آماده و در جایگاه دیگر بکار گمارد . جمعیت کشورها در برخی نقاط با افزایش و در برخی با کاهش مواجه اند و مسلما سیاست گزاری ایجاد فرصت شغلی و اشتغال زایی در کشورهای مختلف یکسان نمیباشد.عوامل زیادی در اقتصاد یک کشور موثر است از جمله منابع و ذخایر طبیعی ،آمار سنی جمعیت ، دانش فنی و تجربه ، سطح درامد سرانه ،ثبات و امنیت ، روابط بین المللی و غیره بطور مثال دو کشور چین و مغولستان که از نظرجغرافیایی امکانات و شرایط یکسان برخوردار هستند ، بدلیل عملکرد و نگرش سیاسی متفاوت چین بعنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای چهل سال گذشته و دیگری بدون هیچگونه جایگاهی در اقتصاد جهانی یا هند و پاکستان ، کره جنوبی و شمالی و غیره.مسئولین و متولیان سیاست گذاری اقتصادی بنا به اقتضاء بررسی همه جانبه شرایط کشور میبایست با امکان سنجی و مدیریت منابع ،میزان عرضه و تقاضا و غیره بهترین روش را برای اداره کردن اقتصاد با اهداف بلند مدت برنامه ریزی کرده جهت رشد و توسعه اقتصاد راهنمای فعالین اقتصادی  باشند.

گستردگی و تخصصی بودن این امور نیاز به کارشناسان آگاه و با تجربه داشته چون برنامه ریزی کلان میبایست همه جوانب در نظر گرفته شود تا با حداقل ریسک پذیری و حداکثر منافع به نتایج مثبت دست یافت .رشد جمعیت و در پی آن ایجاد فرصت های شغلی یکی از این امور میباشد . نرخ رشد جمعیت قابل محاسبه بوده دسته بندی رده های سنی جامعه آمار روشنی دارد تعداد واجدین شرایط ورود به بازار کار و همچنین بازنشستگان در سال مشخص بوده ، بدیهی است تعدادی میبایست جایگزین بازنشستگان شده و برای افرادی افزون بر این تعداد که جویای کار هستند ایجاد شغل نمود در این راستا عواملی تاثیرگذارند که میتواند درصد زیادی از محاسبات را مختل نماید به طور مثال در جوامعی که حقوق بازنشستگی متناسب با امرار معاش شخص بازنشسته نباشد افرادی پس از بازنشستگی مبادرت به فعالیت مجدد در همان رشته یا در زمینه های دیگر میورزند این مسئله میتواند تا حدودی تعادل ورود و خروج افراد را از چرخه بازار کارمختل نماید .

ورود افراد با سنین پایین تر از سن قانونی کار یا ورود زنان جامعه به عرصه های جدید بازار کارکه در گذشته بانوان قادر به حضور در این مشاغل نبودند.بروز مشکلات جوی مانند خشکسالی،سیل،زلزله و غیره و مهاجرت افراد آسیب دیده به بازارکار در مناطق امن و فعال،عدم تعادل در تعیین حقوق و دستمزد در مشاغل مختلف گرایش افراد به یک شغل پردرآمدتر ، و همچنین یکی از مهمترین عوامل مهاجرت و مهاجرپذیری کشورهاست . مهاجرت نیز در شکل عادی و نرمال قابل سنجش میباشد ، بدین معنا که افرادی بنا به دلایلی از یک کشور خارج و افرادی وارد میگردند ولی در برخی از کشورها بدلیل عدم توازن بین ورود و خروج مهاجرین  این مسئله بسیار مهم و در اقتصاد تاثیر گذار است این پدیده در برخی کشورها رخ داده از جمله کشور خودمان و متاسفانه فارغ از بحث تعادل تعداد مهاجرین خروجی و ورودی که تعداد مهاجرین ورودی از کشورهای همسایه بسیار قابل ملاحضه بوده ، تفاوت اصلی در ناهمگونی این افراد از لحاظ بنیه مالی و دانش فنی و تجربه موثر میباشد . افرادی که از کشور مهاجرت کرده عمدتا از فعالین و افراد متخصص هستند که همراه خود سرمایه قابل    ملاحضه ای را نیز به خارج برده در حالی که ورودی مهاجرین اغلب از کشورهای ضعیف منطقه هستند که علاوه بر تهیدستی دارای تجربه و تخصصی هم نیستند و عملا سربار و مخل نظم و برنامه ریزی های اقتصادی هستند . در قسمت دیگر به نقش دستگاههای دولتی در اقتصاد پویا خواهیم پرداخت .