بکارگیری دستگاههای جدید و پرسرعت در همه رشته های تولیدی ،از طرفی باعث افزایش تولید و طبعا کاهش نیروی انسانی شده بطور مثال در کشاورزی تا حدود یک قرن پیش در اغلب کشورها زراعت بصورت سنتی انجام میگردید ، مالکین بزرگ زمینهای زراعی با بکارگیری تعداد زیادی کارگر از مراحل اولیه آماده سازی زمین و شخم زدن از ابزار ابتدایی مانند گاوآهن و توسط تعداد زیادی کشاورز اقدام کرده سپس با همین شیوه مراحل بذرپاشی ،آبیاری،برداشت ، فرآوری محصول، حمل و نقل ،فروش و غیره را بواسطه انبوهی از نیروی انسانی انجام داده درحالیکه امروزه همان مزارع بوسیله تراکتور و سایر ادوات پیشرفته در کوتاهترین زمان آماده کاشت شده سپس توسط بذرپاش و کودپاش عملیات کاشت را انجام داده ، با سیستم های مدرن آبیاری محصول بارور شده توسط کمباین مراحل درو و برداشت و تا عرضه به بازار مصرف تماما بوسیله انواع ماشین آلات کارها با حداقل نیروی انسانی انجام میپذیرد.حال سرنوشت آن همه نیروی انسانی چه میشود؟ مازاد محصولات کشاورزی چه خواهد شد؟ اولا با جایگزینی ماشین آلات متنوع کشاورزی بدیهی است کارخانجاتی برای تولید آنها احداث گردیده که طبعا نیاز به نیروی انسانی و کارگر دارند و بخشی از کشاورزان بیکار شده جذب صنعت خواهند شد و از طرفی افزایش تولید به دو شکل عمده جذب بازار مصرف میگردد ، یکی به دلیل افزایش جمعیت و در پی آن افزایش تقاضا و دیگری که بازهم مرتبط با تکنولوژی است ایجاد صنایع تبدیلی که مستلزم ایجاد واحدهای تولیدی بزرگ و کوچک و شاخه های دیگری که جنبه خدماتی دارند میباشد. به طور مثال گندم در گذشته غالبا به میزان نیاز جامعه و بازار مصرف زمان خود جهت مصارف عمدتا تهیه نان مورد نیاز بوده ولی امروزه با پیشرفت و نوآوری ، گندم در صنایع غذایی بیشماری مورد مصرف قرار میگیرد انواع پاستا ،شیرینی ،بیسکویت ، کیک که هر کدام در پروسه تولید تا مصرف نیازمند تعداد زیادی نیروی انسانی میباشد.غرض از ذکر نمونه فوق نشانگر این مهم است که تغییر در سیستم تولید بدوا موجب کاهش نیرو در یک بخش و متعاقبا جذب و اشتغال زایی در بخشهای دیگر میگردد .همین اتفاق در بخش صنعت و ساختمان نیز صورت پذیرفته که در قسمت بعدی به آن خواهیم پرداخت.